یه اسبه زنگ میزنه سیرک میگه با مدیر سیرک کار دارم . گوشی رو میدن به مدیر
سیرک اسبه بهش میگه آقا من کار میخوام مدیره میگه کار نیست اسبه همینطور اصرار
میکنه مدیر هم انکار تا آخرش مدیره میگه کشتیمون حالا چه کار بلدی؟
اسبه میگه احمق دارم باهات حرف میزنم!
به غضنفر میگن عجب مملکت خر تو خری داریم میگه آره بابا من 3 بار رفتم سربازی هیچکی نفهمید!
غضنفر آهنگ خالی گوش می کرده میزنه زیر گریه میگن چرا گریه می کنی؟ با بغض میگه آخه خوانندش لاله!
میخه میفته تو آب زنگ می زنه در میره!
غضنفر با ماشینش تو برفا گیر می کنه زنجیر نداشته سینه می زنه!
غضنفر میخواسته زیردریایی آمریکاییا تو خلیج فارس رو غرق کنه، در میزنه فرار میکنه!
غضنفر زمین میخوره، برای اینکه تابلو نشه تا خونه سینه خیز میره!
غضنفر از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: والله منم تازه رسیدم!
به غضنفر می گن چرا قرصات رو سر وقت نمی خوری ؟
میگه : می خوام میکروبا رو غافل گیر کنم.
غروب از قایمباشک شب و روز خسته شد.
در روز بارانی چتر الگوی فداکاری است.
از خر شیطان آمد پایین سوار مترو شد.
پولهایش از پارو بالا رفتند و دیگه برنگشتند.
با هر دستی که بدهی، با همان دست میزنی تو سر خودت.
هر چی سنگه تو غذای رستوران سر راهه.
یک چایی برایت دم کنم که یک کیلو تفاله داشته باشه.
آسمان به زمین آمد دید خبری نیست.
آلبالو گران بود، چشمانش انگور میچید.
هر لقمهای را که فرو میدهم، معدهام فریاد میزند: خوش آمدی!
آدمها مشق را برای چه اختراع کردند؟!برای بیکار نماندن بچهها.
آن قدر باکلاس بود که حتی دوغ هم با چنگال میخورد.
وقتی حس نوشتن ندارم خودکارم قطع و وصل میشود.
فواره جواب سر بالا به جاذبه زمین است.
قهوه شبها خوابش نمیبرد.
با سلام لطفا لطیفه های خود را برای من بفرستید تا نامتان هم در اینجا نوشته شود.