تقدیم به تو که نمی دونم در خاطراتت می مونم یا برات خاطره می شم
سه نفر تو قلب جای دارن 1 خدا 2 مادرم 3 پدرم ، آخی تو نیستی ؟؟؟؟؟
اگه کسی دنبال یک گل خوشکل می گشت جون هر کسی دوست داری نگو من کجام.
می دونی فرق تو با روز چیه؟؟؟روز ۳۰ تاش باید جمع بشه تا ماه بشه ولی تو همین جوری ماااااااااهی
غروب از قایمباشک شب و روز خسته شد.
در روز بارانی چتر الگوی فداکاری است.
از خر شیطان آمد پایین سوار مترو شد.
پولهایش از پارو بالا رفتند و دیگه برنگشتند.
با هر دستی که بدهی، با همان دست میزنی تو سر خودت.
هر چی سنگه تو غذای رستوران سر راهه.
یک چایی برایت دم کنم که یک کیلو تفاله داشته باشه.
آسمان به زمین آمد دید خبری نیست.
آلبالو گران بود، چشمانش انگور میچید.
هر لقمهای را که فرو میدهم، معدهام فریاد میزند: خوش آمدی!
آدمها مشق را برای چه اختراع کردند؟!برای بیکار نماندن بچهها.
آن قدر باکلاس بود که حتی دوغ هم با چنگال میخورد.
وقتی حس نوشتن ندارم خودکارم قطع و وصل میشود.
فواره جواب سر بالا به جاذبه زمین است.
قهوه شبها خوابش نمیبرد.
با سلام لطفا لطیفه های خود را برای من بفرستید تا نامتان هم در اینجا نوشته شود.
ازیکی میپرسن: میدونی فامیلی خدا چیه؟
میگه: نمیدونم، ولی به گمانم وکیلی باشه!!! (اگه جناب دوزاری مبارک نیافتاد، یک بار اسم و فامیل رو پشت هم بگید، شاید یک فرجی شد!)